دل نوشته های دوست عزیزم مرتضی................
نوشته شده توسط : kaka

یادت  هست روزی ازم پرسیدی اگه نباشم چیکار می کنی؟؟

منم گفتم : جونم بسته به جونت........

حالا که رفتی چشم به  راه تو هستم تا بیایی....حتی در خواب هم دنبال تو  می گردم.

.

.

.

مجنون تو بودم  اما لیلی ام نبودی تا آخر مجنونت می مانم گرچه نمیایی  ولی باز هم با زمزمه ی اسمت آرامش

می گیرم.......

.

.

.

میدانم می روی و این سکوت با من است سرمایی عمیق تمام وجودم را فرا گرفته است 

کاش بودی و میدیدی عاشقت در چه حالی دنبال عطر قدم های تو  هست

با شک به استقبال شب های بی کسی می روم.....

.

.

هیچ گاه فکر نمی کردم سکوت را تو نصیب دل تنگم کنی

اینگونه بودن در باور من نمی گنجد.

 

 





:: بازدید از این مطلب : 309
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : 5 اسفند 1388 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: